پرواز روی زمین

به چکاوک اما، نتوان گفت نخوان...

پرواز روی زمین

به چکاوک اما، نتوان گفت نخوان...

مى ایستد روبه روى پنجره
دست مى کشد به موهایش
مى گوید:

پریدن، ربطى به بال ندارد
قلب مى خواهد...

گروس عبدالملکیان



آدرس کوتاه شده:
http://goo.gl/XfDXcO

:)

دایره امن کوچک

شنبه بهمن ۲۷ ۱۳۹۷

کتاب را که داد دستم گفت: «این کتاب* زندگی خیلی ها رو تحت تاثیر قرار داده»انگار که به زبان بی زبانی می گفت کاش تو هم تحت تاثیر قرار بگیری. کتابی کوچک در قطعی کوچک. خواندنش طولی نکشید. در همان مدت کوتاه منتظر بودم تحت تاثیر قرار بگیرم!! اما نه، خبری نبود. درست شبیه وقت هایی که باغ می رویم و اینقدر درگیر عکس و دیدن زیبایی از قاب لنز می شویم که فراموش می کنیم از دنیای واقعی و طبیعت ملموس لذت ببریم و خاطره بسازیم.

امشب با خودم فکر کردم همچین هم بی تاثیر نبود این کتاب. کاش بودی و با هم می رفتیم صحرا، بی آب و علف ترین صحرای دنیا. بعد او می آمد و دور من و تو دایره ای می کشید و می گفت:« درون این دایره امن است، خیالتان راحت » به خدایی که دانه دانه ریگ های بیابان را آفرید حاضرم تا آخر دنیا، وسط صحرا و برهوت بمانم، اگر تو باشی و او.

*....و آنکه دیرتر آمد

  • ۹۷/۱۱/۲۷
  • ۲۰۵ نمایش
  • چکاوک :)

نظرات (۰)

0
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">