پرواز روی زمین

به چکاوک اما، نتوان گفت نخوان...

پرواز روی زمین

به چکاوک اما، نتوان گفت نخوان...

مى ایستد روبه روى پنجره
دست مى کشد به موهایش
مى گوید:

پریدن، ربطى به بال ندارد
قلب مى خواهد...

گروس عبدالملکیان



آدرس کوتاه شده:
http://goo.gl/XfDXcO

:)

این تو بمیری از آن تو بمیری‌ها نیست.

سه شنبه فروردين ۳۱ ۱۴۰۰

احساس می‌کنم حال خوش زندگی‌ام به یک پِخ بند شده! همه‌ی زورم را می‌زنم که قطره قطره برای خودم حال خوب جمع کنم، و ازش دریا بسازم. بعد یکی همان وسط‌ها پیدا می‌شود و می‌گوید «پِخ» و همه چیز تمام می‌شود. پِخ همان است که به یک گربه‌ی بی‌پناه می‌گویند تا او را کیلومترها فراری دهند و بعد هارهار بخندند. پِخ همان بلوک کوچک وسط دومینوهاست که دستت می‌خورد بهش و بقیه‌ی بلوک‌ها را می‌ریزد. پِخ همان یکباره رها شدن بادکنک بزرگ است موقع بادکردنش، چند دقیقه قبل از اینکه نخ دورش را محکم کنی. 

خیره‌سرانه نشسته‌ام به درست کردن دوباره‌ی بلوک‌ها، به گره کور زدن نخ بادکنم، به اهلی کردن گربه.

  • ۰۰/۰۱/۳۱
  • ۱۱۲ نمایش
  • چکاوک :)

نظرات (۲)

و این دفعه دیگه بیدی نیستیم که از این بادها بلرزیم و اینا.

پاسخ:

هرکی هم داشت میلرزید و اینا اون یکی زنگ خطر میزنه

و این برای کسی که یک عمر تمام زندگیش بستگی به یک پخ داشته، کار رو به اینجا رسونده که تا گردن تو غصه فرو رفته، افسردگی مختصری داره و به شدیدترین حالتِ فوبیای از دست دادن، دچاره...

پاسخ:
هوووف که چقدر دردهای آدم ها شبیه همه...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">