هر زمان فالی گرفتم غم مخور آمد ولی/ این امید واهی حافظ مرا بیچاره کرد*
يكشنبه بهمن ۱۰ ۱۳۹۵
این بار اما فال نگرفتم. خیلی وقت است اعتقادی به فال ندارم. از وقتی فهمیده ام که رسالت حافظ امید دادن بوده و بس. این بار حافظ نبود. قرآن بود. سوره ی یوسف. همان آیه ای که بشیر بشارت آورد، پیراهن یوسف را به یعقوب نبی(ع) داد. یعقوب نور به دیده اش برگشت و راهیِ دیار یوسف شد. همان آیه ای که یوسف به پدر گفت: این همان تاویل خواب من است و خدا در حق من احسان فروان نموده است.
خدا می داند که چراغ دلم با حرف های حافظ روشن نمی شود. خودش آمد و گفت: یوسف گمگشته باز آید به کنعان، غم مخور.
+سوره یوسف آیه96
*فاضل نظری
- ۹۵/۱۱/۱۰
- ۲۳۶۴ نمایش