آماس کلمات
سه شنبه اسفند ۱۲ ۱۳۹۹
کلمات از لای انگشتانم می گریزند. به سفیدی کاغذ نرسیده غیب میشوند.
جملات روی لبهایم میخشکند. هزار قصه توی سرم چرخ میخورد و سقط میشود.
کلمات صید تیزپایی شدهاند و من صیاد نابلد.
کلمات نور شدهاند و من شبپرهی تاریکی.
کلمات اعتصاب کردهاند. مهاجرت کردهاند.
روستای قصهها خالی از سکنه شده.
راهزنی شبیخون زده یا دچار سندروم سینوسی قهر کلمات شدهام نمیدانم. اما زیاد تکرار میشود این مصیبت عظمی. و نباید.
- ۹۹/۱۲/۱۲
- ۱۵۳ نمایش