پرواز روی زمین

به چکاوک اما، نتوان گفت نخوان...

پرواز روی زمین

به چکاوک اما، نتوان گفت نخوان...

مى ایستد روبه روى پنجره
دست مى کشد به موهایش
مى گوید:

پریدن، ربطى به بال ندارد
قلب مى خواهد...

گروس عبدالملکیان



آدرس کوتاه شده:
http://goo.gl/XfDXcO

:)

زنده‌گی

چهارشنبه شهریور ۱۷ ۱۴۰۰

هر روز که می‌گذرد توان تحمل آدم‌ها برایم سخت و سخت‌تر می‌شود. دلم برای یک بغل سفت و محکم، دلم برای یک بوس طولانی، دلم برای یک گردش نفس‌گیر، دلم برای در جمع بودن تنگ شده و همزمان دلم هیچ کدامشان را نمی‌خواهد. ترجیح می‌دهم همه چیز را از پشت شیشه ببینم. یا یک کنترل داشته باشم و هر وقت خواستم دکمه‌ی on-offش را بزنم یا  mute کنم. یک فاصله‌ی امن می‌خواهم. بیشتر از یکی دو ساعت نمی‌توانم جمع را تحمل کنم، بعد اعصابم هی مچاله و مچاله و مچاله‌تر می‌شود. هی صبر می‌کنم و صبر می‌کنم و صبر می‌کنم و یکهو قاتی می‌کنم! سر هیچ و پوچ. می‌خواهم هورمون‌ها را مقصر بدانم، می‌خواهم کرونا و قرنطینه را مقصر بدانم، می‌خواهم سن و سال را مقصر بدانم، می‌خواهم تنهایی را مقصر بدانم اما ... هیچ کدام تقصیر ندارند. خودم خوب می‌دانم. دارم پوست می‌اندازم، درونم متلاطم است و ظاهرم آرام؛ البته نه، دارم دچار دگردیسی می‌شوم بخشیش را دوست دارم و بخشی دیگر را نه. از آن دختر صبور سر به زیر حرف‌گوش‌کن خبری نیست. دختری که سرکش بود اما بلد بود مراعات کند حالا افسار پاره کرده و به هرکسی رکاب نمی‌دهد، دوست و غریبه هم سرش نمی‌شود. در بی‌تفاوتی کامل به سر می‌برم و همزمان قلبم رقیق و اشکم روان است. کله‌ام پرکلمه و پرحرف است و زبانم یاری نمی‌کند، و از قصد هم یاری نمی‌کند. من هم اعتراضی ندارم. کارهای انجام نداده‌ام سر به فلک می‌کشد، شوق زندگی ازم چکه می‌کند و باز پرهیز می‌کنم از آدم‌ها، کارها، اتفاقات. 

  • ۰۰/۰۶/۱۷
  • ۸۷ نمایش
  • چکاوک :)

نظرات (۱)

تفاوتی که بین توی امروز و توی دو سال گذشته می‌بینم، تفاوتی که روزبه‌روز با سرعت سرکش‌ترین اسب دنیا داره پیش می‌ره، حیرت‌انگیزه! باید هم این همه متلاطم باشی.

می‌خواستم بگم توی این روزها رو بیشتر دوست دارم، ولی دیدم تو رو همیشه دوست داشتم. با همه‌ی تغییراتی که داری، چیزی از «تو» بودن کم نشده. هرجوری که باشی، بی‌بدیل و بی‌نظیری و جزء معدود آدم‌هایی هستی که می‌تونم تحسینت کنم لحظه به لحظه. می‌تونم بهت افتخار کنم و خسته نشم. می‌تونم کلمه نثارت کنم و کم نیارم.

خوشحالم که لباس سرخپوستی تنت کردی.

ماچ بهت از من به تمام زندگی‌های تو در گذشته و آینده‌ت. 

پاسخ:
من چه جوری قربون تو برم؟ هوم؟
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">