پرواز روی زمین

به چکاوک اما، نتوان گفت نخوان...

پرواز روی زمین

به چکاوک اما، نتوان گفت نخوان...

مى ایستد روبه روى پنجره
دست مى کشد به موهایش
مى گوید:

پریدن، ربطى به بال ندارد
قلب مى خواهد...

گروس عبدالملکیان



آدرس کوتاه شده:
http://goo.gl/XfDXcO

:)

نیازمندیم به آدم‌های امن

سه شنبه مهر ۶ ۱۴۰۰

چند وقتی ذهنم درگیر سوال یا موضوع «انتخاب دوست خوب» شده بود، اولش این طوری بود که داشتم برای یک عده نوجوان معیارهای انتخاب دوست خوب در اسلام و از منظر روانشناسی و آسیب‌های دوست بد و... مطلب جمع می‌کرذم و سر و سامانشان می‌دادم. مثل همیشه وقتی با انبوهی از اطلاعات مواجه شدم جوگیر شدم که وای نکند فلان دوست من دوست بدی باشد، نکند از آن یکی آسیب ببینم و ... مدتی گذشت.

یک نفر ازم پرسید معیارت برای انتخاب دوست چیست؟ اگر براساس تئوری‌ها می‌خواستم جواب بدهم کلی اطلاعات داشتم، ایمان، تقوا، عمل صالح و.... جواب به ذهنم نیامد و گفتم براساس دلم. اشتباه برداشت کرد که «دل» یعنی نفس؛ همان که گاهی اراده‌مان را در برابرش از دست می‌دهیم اما «دلی» که من گفتم چیزی شبیه درک، شهود، حسی که از آن آدم می‌گیری بود. این هم گذشت و آن آدم برای این سوال نمره‌ی منفی بهم داد!

دیگر به این موضوع فکر نکردم، برایم مهم نبود چون به روش خودم ایمان داشتم. چند وقت بعد یک نفر دیگر دقیقا همان سوال را ازم پرسید. کلمه‌ها دویدند روی زبانم، جلویشان را گرفتم، کلمه‌هایم آمیخته بود با چیزهای غیرواقعی. در موقعیتی بودم که باید می‌گفتم خواندن نماز اول وقت مهمترین معیار است! کلمه‌ها تا نیمه راه ریختند بیرون و بعد سریع جمعشان کردم که نه، خیلی از دوست‌های من اعتقادات متفاوتی با من دارند، همان جا برای خودم سوال شد چه چیزی باعث شده با این تفاوت ها در کنار هم بمانیم؟ جوابش یک کلمه بود «امنیت»

آدم‌ها برای کنار هم بودن نه باید هم جنس باشند، نه هم سن، نه هم‌شهری نه هیچی. آدم‌ها باید برای هم امن باشند. آدمِ «دیدی گفتم، آدم حسود، آدم منفعت طلب، آدم نصفه و نیمه، آدم مدعی» زیاد است، ما محتاجیم به امنیت. جوابم را دوباره و با قاطعیت گفتم: بله باید آدم امنی باشد. معنی امنیت را نمی دانست، برایش توضیح دادم که یعنی بتوانم دربرابرش خودم باشم، که اگر یک روز دلم برای امام حسین تنگ شد راحت بهش بگویم، اگر یک روز هم از امام حسین دلخور شدم باز بتوانم راحت باشم پیشش. که پای دیوانه‌بازی باشد و افسار عقلم را به موقع دستش بگیرد. که خشم و بی‌حوصلگی و مهربانی و همه چیزم را بداند و باز من برایش تغییری نکنم. جمله به جمله بلدم باشد.و من هم بتوانم برایش امن باشم.

امنیت را چطور می‌فهمم؟ با «دل»!

  • ۰۰/۰۷/۰۶
  • ۱۱۹ نمایش
  • چکاوک :)

نظرات (۲)

  • شاگرد بنّا
  • من این قدر دوست در زندگیم نقش مهمی داره که بی تعارف هرکی من و رشد نده میذارم کنار! خوبیش اینه صله رحم نیستند که واجب باشه! 

    دوستی که رشدم نده

    سطل زباله است.

    پاسخ:
    دوست باید بیشتر آینه باشه
    اینجوری همه چیو تو خودش جا می‌ده

    بهشون گفتی تا حالا ندیدمت و بغلت نکردم؟! :(

    پاسخ:
    به آدمی که درک نمی‌کنه هیچیو توضیح نمی‌دم
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">