پرواز روی زمین

به چکاوک اما، نتوان گفت نخوان...

پرواز روی زمین

به چکاوک اما، نتوان گفت نخوان...

مى ایستد روبه روى پنجره
دست مى کشد به موهایش
مى گوید:

پریدن، ربطى به بال ندارد
قلب مى خواهد...

گروس عبدالملکیان



آدرس کوتاه شده:
http://goo.gl/XfDXcO

:)

این بار اما فال نگرفتم. خیلی وقت است اعتقادی به فال ندارم. از وقتی فهمیده ام که رسالت حافظ امید دادن بوده و بس. این بار حافظ نبود. قرآن بود. سوره ی یوسف. همان آیه ای که بشیر بشارت آورد، پیراهن یوسف را به یعقوب نبی(ع) داد. یعقوب نور به دیده اش برگشت و راهیِ دیار یوسف شد. همان آیه ای که یوسف به پدر گفت: این همان تاویل خواب من است و خدا در حق من احسان فروان نموده است.

خدا می داند که چراغ دلم با حرف های حافظ روشن نمی شود. خودش آمد و گفت: یوسف گمگشته باز آید به کنعان، غم مخور.

+سوره یوسف آیه96

*فاضل نظری

  • ۹۵/۱۱/۱۰
  • ۲۱۹۰ نمایش
  • چکاوک :)

نظرات (۳)

  • دخترِ انـــــــــــار
  • باز راضی نشو ببین مرحله ی بعد چی رو می کنه برات :)))

    به لطف خدا خوبم و بهتر میشم :) تو خوبی ؟
    پاسخ:
    نه تو رو خدا خودش میدونه اصن طاقت ندارم

    می تو!:))) غبار غم برود حال دل خوش شود...
    سلام
    چقدر سوت و کوره اینجا
    قید وبلاگو کلا زدید دیگه!
    پاسخ:
    اوهوم
    😔😔😔
    خودمم به همین فکر کرده بودم
    دوست دارم بنویسم اما نمیشه ،حسش نمیاد یجورایی😭😭

    حافظ فقط برای کسایی که اعتقاد دارن درست درمیاد :)

    پاسخ:
    چرا غریبه‌طور!؟

    حافظ کلا کارش امید دادنه چه اعتقاد داشته باشی چه نداشته باشی 
    حتی بخواد ناامیدی هم کنه باز اول از در امیدت ردت میکنه
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">