پرواز روی زمین

به چکاوک اما، نتوان گفت نخوان...

پرواز روی زمین

به چکاوک اما، نتوان گفت نخوان...

مى ایستد روبه روى پنجره
دست مى کشد به موهایش
مى گوید:

پریدن، ربطى به بال ندارد
قلب مى خواهد...

گروس عبدالملکیان



آدرس کوتاه شده:
http://goo.gl/XfDXcO

:)

تو همان ستون وسطِ وسط بودی

يكشنبه تیر ۲۵ ۱۳۹۶

می دانی جانِ من!؟ آخرش یک روز صبح دستت را می گیرم و می برم روبه روی همین ساختمانی که دارند می سازند. همین جا سرِ کوچه. نشانت می دهم که چه طور ساختمانی حتی کج و کوله با هزار زحمت ساخته می شود. کارِ یک شب و یک روز نیست. خشت به خشت روی هم می گذارند و سقفی می سازند.

فردایش می رویم دو تا کوچه بالاتر، همان جایی که دارند خانه ای را خراب می کنند. نشانت می دهم که اول پنجره هایش را می کنند. کابینت هایش را بیرون می برند. ذره ذره نابودش می کنند. یک راست نمی روند سراغ ستون خانه. مگر میشود. از در بروی تو و بگویی همان ستون وسط را بکَنید بیاندازید دور؟ می شود؟ نه، نمی شود . خودت هم خوب می دانی خانه ای که یک شبه ساخته نشده، یک شبه هم  نمی شود خرابش کرد. پس چطور صاف صاف از در آمدی و گفتی همان ستون وسطِ دلت را بکن بیانداز دور؟ دل دادن که سخت تر از ساختمان ساختن بود بی انصاف.

  • ۹۶/۰۴/۲۵
  • ۳۳۵ نمایش
  • چکاوک :)

نظرات (۵)

عالی 👍🏻
پاسخ:
مرسی :)
سلام :)
اون پاکدست های منصور خان رو از کجا آوردید گذاشتید کانالتون ؟ کجا باس دنبالش بگردم ؟ 💚🌸
پاسخ:
سلام
ببخشید دیر دیدم
از کانال خودشون

میفرستم لینکشو
:)
شاید اونا دل ندارن و خبری از قانون دل ندارن.
پاسخ:
ای بابا:(
مرسی :) 
پاسخ:
؛)
چاییمونو دم کردیم دوباره 😉
پاسخ:
به سلامتی:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">