پرواز روی زمین

به چکاوک اما، نتوان گفت نخوان...

پرواز روی زمین

به چکاوک اما، نتوان گفت نخوان...

مى ایستد روبه روى پنجره
دست مى کشد به موهایش
مى گوید:

پریدن، ربطى به بال ندارد
قلب مى خواهد...

گروس عبدالملکیان



آدرس کوتاه شده:
http://goo.gl/XfDXcO

:)

صدایی از اعماق

يكشنبه آبان ۱۸ ۱۳۹۹

انگار کن که صدای یک جارچی را از ده تا کوچه آن طرف‌تر بشنوی.

نه می‌فهمی چه می‌گوید.

نه می‌فهمی چه می‌خواهد.

نه می‌شناسیش.

هیچ.

هیچ.

هیچ.

فقط می‌فهمی یک دردی دارد، یک خبری آورده که دارد هوار هوار می‌کند.

بعد هی با خودت کلنجار می‌روی که نکند خبر مهمی باشد، نکند جا بمانم، نکند....

و آخر هم بی‌خیال می‌شوی و به روزمرگی‌ات ادامه می‌دهی و صدای او را شبیه موزیک متن می‌شنوی.

.

.

صدای یک جارچی را از درونم می‌شنوم.

  • ۹۹/۰۸/۱۸
  • ۷۵ نمایش
  • چکاوک :)

نظرات (۰)

0
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">